وبلاگ شخصی وحید بهرامی
می خواهم خاطرات و افکارم را بنویسم.
به ترکه ميگن چرا در خونت نوشتي WC؟
ميگه اين مخفف welcome هست
خانم جان اين اولين شبيه که ميدونم کجا خوابيدي
تركه ميميره ميره اون دنيا، ازش ميپرسن چي شد مردي؟
ميگه داشتم شير ميخوردم.
ميگن اِ؟ شيرش فاسد بود؟
ميگه نه بابا. گاوه يهو نشست!
رييس بيمارستان از دکتر(که احتمالاً ترک بوده)
مي پرسه عمل چه طور بود.ترکه هم مي گه
مگه براي کالبد شکافي نياورده بودينش.
ميگه : اگه بار بخوره همه جا ميريم. دانشگاه ؛ انقلاب ؛ ميدون آزادي.....
این شهر یه سینما داشت اونم شد " خوابگاه دختران"!!!!
یه یارو میره با پژو 206 مسافرکشی میکرده. 4 نفر رو سوار میکنه بعدش خیلی تند میره . اولی میگه آقا خیلی داری تند میری . راننده میگه تا حالا 206 داشتی ؟ طرف میگه نه . میگه : پس خفه شو . همین طور سرعت رو میبره بالا و تا نفر سوم همین جواب رو میده . چهارمین نفر میگه آقا خیلی تند میری . میگه تا حالا 206 داشتی . میگه : آره . راننده میگه : پس تورو خدا بگو ترمزش کدومه...
غضنفر مجری مسابقه بیست سوالی میشه، یارو ازش میپرسه، جانداره؟ میگه: نه. میپرسه: تو جیب جا میشه؟ غضنفر کلی فکر میکنه، بعد میگه:تو جیب جا میشه اما اگه تو جیبت بریزی، جیبت ماستی میشه!
یه روز کاغذ می خوره تو سر حیف نون. حیف نون جا در جا می میره!
کاغذ رو بر می دارن نگاه می کنند، می بینن توش نوشته:
“دو تا آجر”!
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |